اما در سرزمین منگروی، او میخواست اطمینان حاصل کند که تعداد کافی از باندهای مچ دست برای هر کسی که نیاز دارد، در دسترس باشد. آنها متوجه شدند که برنامهریزی لازم است تا تعداد کافی از باندهای مچ دست را تضمین کنند. منگروی پنج ایده برای اطمینان از عدم کمبود باندها ارائه داد.
من این رابطه با فروشندهها بودم.
منگروی میدانست که نیاز به بیش از یک منبع از باندهای مچ دست دارد. منگروی همیشه میتوانست بیشتر از باندهای مچ دست را اگر یک تأمینکننده نتوانست کافی تحویل دهد، با همکاری با تأمینکنندگان مختلف بدست آورد. با ساختن روابط مثبت با این تأمینکنندگان، منگروی توانست اطمینان حاصل کند که تعداد کافی از باندهای مچ دست را داشته باشد دستکش برای هر کس.
از طریق سیستمهای مدیریت موجودی
برای دنبال کردن باندهای مچ دست، منگروی به یک سیستم مدیریت موجودی منتقل شد. این اجازه داد که منگروی تعقیب تعداد باندهای مچ دست کند کمربند پشت خوب آنچه داشتند و زمان سفارش دادن بیشتر را میدانستند. تحت چنین سیستمی، منگروی میتوانست از تخلیه شدن بند انبارها جلوگیری کرده و ثبات تأمین را با مرور زمان حفظ کند.
پایبندی به روند بازار
منگروی میدانست که بررسی آنچه که مردم در مورد بند بازو میخواهند چقدر مهم است. با توجه به روندهای بازار، منگروی میتوانست اطمینان حاصل کند که همواره بند بازویی که مردم نیاز دارند را ارائه میدهد. این موضوع اجازه میداد منگروی جلو بروید و نیازهای مشتریان خود را برآورده کند.
ساختن طرحهای پشتیبان
گاهی اوقات، چیزها مثل آنچه انتظار میرفت اتفاق نمیافتد. منگروی حدس زده بود که ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد که میتوانستند توانایی تأمین بند بازو را تحت تأثیر قرار دهند. دستکش . برای آمادگی در برابر چنینerras، منگروی طرحهای اضطراری تهیه کرده بود. این طرحها به منگروی اجازه میداد که بداند در صورت رخ دادن چیزی غیرمنتظره باید چه کند و ادامه دهد در ارائه ژاکتهای مچ دست.
بررسی استراتژیهای تأمین
منگروی میدانست که بهبود روشهای تأمین خود امری حیاتی است. از طریق نگه داشتن تابلوهای گوش دادهای منتظم، منگروی میتواند اطمینان حاصل کند که همواره بهترین ژاکتهای مچ دست را از بهترین فراهمکنندگان دریافت میکند. این بود که منگروی چگونه مربوطه میماند و با عرضه ژاکتهای مچ دست هماهنگ میشد.